صفحه اصلی
خبر دومین نشست از سلسله نشست های پنجمین جشنواره ملی دانشجویی خون سیاوش - نشست دوم : علل و راهکارهای کاهش مهاجرت نخبگان
  • 6621 بازدید

دومین نشست از سلسله نشست های پنجمین جشنواره ملی دانشجویی خون سیاوش 

مهاجرت مسأله‌ای که مسأله نیست؛ ظرفیت نخبگانی قربانی عدم شفافیت

دومین نشست از سلسله نشست‌های پنجمین جشنواره خون سیاوش با موضوع مهاجرت؛ «بازگشت»، در روز دوشنبه مورخ 28 آبان ماه با حضور اساتید و کارشناسان، با موضوع مهاجرت نخبگان، علل و راهکارهای کاهش آن، به صورت حضوری و برخط برگزار شد. در این نشست ضمن پرداختن به وضعیت کنونی مهاجرت نخبگان، علل این مسأله و راهکارهای مدیریت آن بیان شد.

دکتر امیر اکبری قمصری عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، ضمن ارائۀ مقدمه‌ای دربارۀ کلیت مسألۀ مهاجرت، آن را پدیده‌ای معرفی کردند که سطوح متفاوتی را از خُرد، میانی و کلان درگیر می‌کند و می‌تواند چالشی برای فرد، سازمان‌ها، نهادها و به طور کلی جامعه باشد و این چالش‌ها در سطوح مختلف، تنها کشور مبدأ را با مسأله مواجه نمی‌کند، بلکه می‌تواند در کشور مقصد و چه بسا کشورهای میانی که مسیر مهاجران برای رسیدن به کشور میزبان هستند نیز اهمیت داشته‌باشد. شاید مهاجران از نظر جمعیت‌شناسی، جمعیت بزرگی نباشند که خروج آنان باعث بروز مشکلات شود اما آنچه اهمیت دارد، به ویژه در مهاجرت نخبگان و متخصصان، مؤثر بودن جمعیتی است که از کشور خارج می‌شوند.

دکتر شهلا کاظمی‌پور عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و جمعیت‌شناس، مهاجرت نخبگان را زمانی خطرناک توصیف کردند که امکان بازگشت آنان به کشور مهیا نباشد و کشور مبدأ قادر نباشد از دستاوردهای مهاجرت این افراد به مراکز علمی برتر دنیا، بهره ببرد. برای مثال در کشورهای هند و چین اغلب نخبگان این امکان را دارند به کشور خود بازگردند و از تجارب و دانش به دست آمدۀ آنان استفاده شود و در اینجا مهاجرت نه تنها مسأله نیست بلکه جریانی مثبت نیز به شمار می‌رود. ایشان با توجه به تحقیقات داخلی که تاکنون دربارۀ مهاجرت انجام شده‌است عوامل تأثیرگذار بر مهاجرت را در سه نوع، دسته‌بندی کردند:

1-جاذبه‌های مقصد: درآمد، دسترسی به امکانات آموزشی و پژوهشی بیشتر و بهتر، نیاز کشور مقصد به نخبگان و....

2-عوامل واسطه‌ای مانند بحران هویت، تغییر روابط و ویژگی‌های فردی و خانوادگی و...

3-دافعه‌های مبدأ که خود می‌تواند شامل انواع علل باشد مانند: عوامل سیاسی و اجتماعی(بروکراسی ناسالم، ضعف ساختار سیاسی، عدم امنیت مالی، شغلی، توسعه نیافتگی و عدم شایسته‌سالاری)، عوامل اقتصادی (بی‌ثباتی اقتصادی، عدم اشتغال متناسب با تخصص برای نخبگان، نابرابری‌های اقتصادی و مالیاتی و....)، عوامل علمی-پژوهشی (ضعف نهاد علم که قادر نیست ظرفیت نخبگان را به صورت حداکثری شکوفا کند که باعث سرخوردگی نخبگان می‌شود. ناعادلانه بودن گزینش نخبگان که تخصص آنان در آخرین اولویت قرار دارد).

ایشان راهکار برون رفت از این وضعیت را سیاستی بلندمدت و اصولی در جهت ایجاد انگیزه در متخصصان و نخبگان دانستند که اجرایی شدن آن منوط به دستیابی توسعۀ همه‌جانبه و پایدار در کشور و تقویت و توسعۀ فضاهای علمی-پژوهشی و امنیت شغلی نخبگان است.

دکتر بهرام صلواتی مدیر رصدخانه مهاجرت سابق، با ارائۀ آن که داده‌های موجود نشان می‌دهد در سال 2022 و 2023، مهاجرت نخبگان به صورت تجمعی از تراز 100 هزار نفری عبور کرده‌است، مهاجرت‌های وسیع و دسته‌جمعی را پدیده‌ای معرفی کردند که در صورت پیوستن هفت حلقۀ مهاجرتی به وجود می‌آیند: هنگامی که حلقۀ اول، عوامل رانشی در مبدأ با حلقۀ دوم یعنی عوامل کششی در مقصد با یکدیگر پیوند می‌خوردند، زمینه و انگیزۀ لازم برای مهاجرت فراهم می‌شود، در نتیجه در حلقۀ سوم افراد به سمت سرمایه‌گذاری فردی تمایل پیدا می‌کنند که امکان مهاجرت خود را افزایش دهند. حلقۀ چهارم «خودتداومی» پدیدۀ مهاجرت است؛ هنگامی که افراد هزینه‌های فردی و اجتماعی کلان ابتدایی مهاجرت را پرداخت می‌کنند، تمایل دارند مسیر آن را ادامه دهند. حلقۀ پنجم شکل‌گیری شبکۀ مهاجرت است، افرادی که مهاجرت کرده‌اند قادرند خانواده و اطرافیان خود را با اشتراک گذاشتن تجارب خود، از نظر اطلاعاتی تغذیه کنند در نتیجۀ این امر و با بالا رفتن تقاضای مهاجرت در حلقۀ ششم نهادهای مهاجرتی شکل می‌گیرد و در نهایت در حلقۀ آخر ما شاهد مهاجرت‌های وسیع هستیم.

ایشان ضمن تأیید نتایج تحقیقات دکتر کاظمی‌پور دربارۀ علل مهاجرت، اضافه کردن یکی از مهمترین دلایل افزایش مهاجرت نخبگان، ضعیف شدن طبقۀ متوسط است؛ زیرا این طبقه تولیدکننده، به کارگیرنده و حفظ‌کنندۀ نخبگان است.

دکتر صلواتی این هفت حلقۀ مهاجرتی را دلیلی بر پیچیدگی مسألۀ مهاجرت تعریف کردند که راه حل آن نیز ساده نیست. افرادی که مهاجرت می‌کنند سرمایه‌های فرهنگی، اجتماعی و هویتی خود را که مهمترین آن زبان مادری است که حتی با آن می‌اندیشند، رها می‌کنند و مجبور به تطابق خود با شرایط هویتی جدید هستند و این نشان‌دهندۀ پیچیدگی شدید مسألۀ مهاجرت است. ایشان ضمن تأیید سخنان دو کارشناس دیگر دربارۀ عدم شفافیت و دقیق بودن آمار مهاجرت، نبودن متولی مشخص برای حل مسأله و حتی نبود رشته‌ای تخصصی در زمینۀ مهاجرت را از عواملی معرفی کردند که امکان رسیدن به راه‌حل برای کاهش اثرات منفی این مسألۀ پیچیده را دشوار می‌کند. از نظر ایشان تکیه بر داده‌هایی که تنها از کشورهای مقصد به دست می‌آید و نبود آمار شفاف در داخل، توصیف درستی از مسأله ارائه نمی‌دهد و در نتیجۀ آن در مراحل تحلیل و تجویز برای مسأله نیز ضعیف عمل خواهیم‌کرد. ضمن آنکه در مرحلۀ تجویز نیز نظام ارزیابی برای مطالعۀ راه‌حل‌ها وجود ندارد. از نظر ایشان این عدم شفافیت در داده‌ها ارتباط مستقیم با آن دارد که نشان‌دهندۀ عملکرد گذشته‌مان در قبال سرمایۀ انسانی به ویژه نخبگان است.

ایشان ضمن اشاره به این مسأله که سرمایۀ انسانی مهمترین نوع سرمایۀ هر جامعه‌ای‌ست؛ (زیرا به دست آوردن آن زمانبر و با هزینه‌‌های بسیار است)، مهمترین راهکار برای این ناترازی در سرمایۀ انسانی و مهاجرت نخبگان را این گونه تشریح کردند: نخست رجوع به واقعیت مسأله و برخورد واقع‌نگر به دور از رویاپردازی با آن و تعهد به داده‌های علمی به دست آمده در این حوزه دانست و در گام بعدی توجه به این امر که شرایط امروز به گونه‌ای‌ست که سرمایۀ انسانی بسیار سیال شده‌است. باید از چهارچوب‌های سنتی که بهره‌مندی از اشخاص را فقط به صورت فیزیکی محقق می‌داند عبور کنیم و امکانی را فراهم کنیم که بتوانیم به صورت برخط یا غیربرخط از ظرفیت‌های نخبگانی پراکندۀ خود در جهان بهره ببریم. مسألۀ اساسی در مهاجرت نخبگان اتلاف سرمایۀ انسانی و بهره‌وری پایین است که باید ارادۀ محکمی برای به حداکثر رساندن و افزایش استفاده از ظرفیت نخبگانی وجود داشته‌باشد.

ایشان در پایان بیان کردند که بر اساس آمارهای در دست، پیش‌بینی می‌شود که در سال‌های آینده میزان مهاجرت کاهشی باشد اما این آمار رو به پایین نتیجۀ برنامه‌ریزی برای مهاجرت نخبگان نیست بلکه نشان‌دهندۀ آن است که افراد با فاصله گرفتن از معیارهای استاندارد کشورهای مقصد، دیگر ظرفیت‌های فردی و علمی لازم برای مهاجرت را ندارند و این خود چالشی برای کشور مبدأ می‌تواند باشد.

افزودن نظرات